با فعال سازي تلفن همراه، مي توانيد بدون اتصال به اينترنت و از طريق پيامک اقدام به ارسال پيام عمومي و نظر در پارسي يار نماييد.
براي ارسال پيام به پارسي يار، کافيست + در ابتداي پيامک بگذاريد و متن مورد نظر خود را وارد نماييد و به شماره 3000226060 ارسال نماييد.
براي ارسال نظر برای آخرين پيامي که با پيامک به پارسي يار فرستاه ايد، کافيست ++ در ابتداي پيامک بگذاريد و متن مورد نظر خود را وارد نماييد و به شماره 3000226060 ارسال نماييد.
در ازاي ارسال هر پيامک براي پارسي يار مبلغ 130 ريال از اعتبار کاربري شما کسر خواهد شد.
براي بارگذاري فايلهاي رسانه اي اينجا را کليک کنيد.
در بخش آدرس رسانه، کليه آدرسهاي تصويري، آدرسهاي صوتي با فرمت mp3، wav، wma، mid و آدرسهاي فيلم با فرمت mp4، wmv، 3gp، 3gpp، avi، mov، flv و آدرسهاي فلش با پسوند swf پشتيباني مي شود.
همچنين کليپهاي مربوط به سايت آپارات، با لينک مستقيم آن کليپ پشتيباني مي شود.
توجه : برچسب هاي زير در متن ارسالي شما قابل استفاده است. در حين ارسال پيام براي
هر کاربر، داده مربوط به آن کاربر جايگزين اين بر چسب ها مي شود.
*pb:BlogNic* : عنوان کاربر در پارسي يار
*pb:BlogAuthor* : نام و نام خانوادگي مدير وبلاگ
*pb:BlogTitle* : عنوان وبلاگ
*pb:BlogUrl* : آدرس کامل وبلاگ
گزينه ها:
هر گزينه بايد در يک سطر مستقل قرار گيرد. گزينه ها با کليد Enter جدا شوند.
براي هر پيام حداقل دو و حداکثر ده گزينه قابل تعيين است.
+آدم ها همه مي پندارند که زنده اند؛
براي آنها تنها نشانه ي حيات؛
بخار گرم نفس هايشان است!
کسي از کسي نمي پرسد : آهاي فلاني!
از خانه ي دلت چه خبر؟! گرم است؟ چراغش نوري دارد هنوز؟ ..
+«ميگويند آن گاه که يوسف در زندان بود، مردي به او گفت: تو را دوست دارم.
يوسف گفت: اي جوانمرد ! دوستي تو به چه کار من آيد؟ از اين دوستي مرا به بلا افکني و خود نيز بلا بيني! پدرم يعقوب، مرا دوست داشت و بر سر اين دوستي، او بينايياش را از دست داد و من به چاه افتادم.
زليخا ادعاي دوستي من کرد و به سرزنش مصريان دچار شد و من مدتها زنداني شدم. اينک! تو تنها خدا را دوست داشته باش، تا نه بلا بيني و نه
+بچه که بودم آرزو داشتم ماه و ستاره هاي آسمون رو بردارم و تو اتاقم بذارم...
بزرگتر که شدم فهميدم آرزوهام خيلي رؤيايي و دست نيافتنيه ...
ولي الان ميبينم که ماه و ستاره هاي واقعي رو همون موقع تو خونمون داشتم ...
پدرم ، مادرم ، برادرها و خواهرهام ...
و پدربزرگ و مادربزرگم ...
آه زندگي ...